کولیک
این چند روز نتونستم بیام چون دخملیه ما شبا تا 7 صبح بیداره وگریههههههههههه روزاهم بی طاقت وبه شدت بغلییییییی و من هم اکنون یک مادر خسته ام که از نواحی مختلف بدن دچار گرفتگی هستم والبته بسیییییی بیخواب دکتر هم زیاد بردیمش خدارو شکر چیز خاصی نیست جز کووووووولیک والبته یه داروی گیاهی داره مصرف میکنه که فعلا افاقه کرده تا ببینیم خدا چی میخواد آخر این هفته هم داریم میریم شمال که من بسیااااااااااااار از این بابت مسرورم وفکر بهش خستگی هامو کمرنگ میکنه عکس زیاد جالبی نداشتم اما با درخواست مادر عزیزم که خیلی بی طاقت ستیا جونی هستن چندتا عکس جدید از عسلم میذارم... دخملم انقدر تو خواب دس...
نویسنده :
عاطفه
0:01